
چرا زن از زمین ارث نمی برد
زن در گذشته از عین زمین ارث نمی برد، اما طبق قانون مدنی جدید ایران، اکنون می تواند از قیمت اموال غیرمنقول، از جمله زمین، ارث ببرد. این تغییرات، حاصل پویایی فقه شیعه و نظام حقوقی ماست.
تصور کنید در جمع دوستان یا خانواده نشسته اید و صحبت از ارث و میراث می شود. حتماً شنیده اید که «زن از زمین ارث نمی برد.» این جمله برای خیلی ها سؤال برانگیز است و گاهی به ابهامات و حتی برداشت های نادرست دامن می زند. اصلاً چرا چنین حکمی وجود داشته؟ آیا هنوز هم پابرجاست؟ این مسئله، فقط یک موضوع حقوقی خشک و خالی نیست؛ بلکه ریشه های عمیقی در تاریخ، فقه و حتی نگاه جامعه به جایگاه زن و مرد دارد. می خواهیم با هم قدم به قدم این موضوع را واکاوی کنیم و ببینیم این حرف از کجا آمده و در دنیای امروز و با تغییرات قوانین، اوضاع چطور شده است. پس اگر شما هم کنجکاوید که بدانید پشت این جمله چیست و حق و حقوق زن در ارث از اموال غیرمنقول چه تغییراتی کرده، این مقاله دقیقا برای شما نوشته شده است.
مفهوم کلی ارث زن در اسلام و قانون مدنی: پایه ها را بشناسیم
قبل از اینکه برویم سراغ جزئیات اینکه چرا زن از زمین ارث نمی برد یا می برد، بهتر است اول یک دید کلی از مفهوم ارث در اسلام و قانون مدنی ایران داشته باشیم. اینجوری وقتی بحث به جاهای پیچیده تر می رسد، گیج نمی شویم و راحت تر می توانیم ماجرا را دنبال کنیم.
۱.۱. تعریف ارث و مبانی قرآنی آن: حق مسلم زن
ارث یعنی دارایی ها و حقوقی که بعد از فوت یک نفر، به بازماندگانش منتقل می شود. اسلام، برعکس خیلی از فرهنگ ها و جوامع قبل از خودش که اصلاً زن را وارث نمی دانستند، حق ارث را برای زن به رسمیت شناخته و این خودش یک انقلاب بزرگ در زمان خودش بوده. توی قرآن، در سوره نساء، آیات مختلفی به موضوع ارث پرداخته شده. شاید معروف ترین آیه ای که خیلی ها شنیده اند، این باشد: لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ (یعنی سهم پسر، دو برابر سهم دختر است). اما این آیه فقط یک جنبه از ماجراست و قرار نیست همه جا و برای همه حالات ارث، زن نصف مرد ارث ببرد. در واقع، قرآن برای هر وارثی، سهمی مشخص و معین (که به آن «نصیب مفروض» می گویند) در نظر گرفته است.
۱.۲. سهم الارث زن از شوهر در قانون مدنی: سهم مشخص
حالا بیایید ببینیم در قانون مدنی خودمان، سهم ارث زن از شوهر چقدر است. اگر یک زن از شوهرش صاحب فرزند باشد، یک هشتم (۱/۸) از کل دارایی های او به ارث می برد. اگر فرزندی نداشته باشد، سهمش بیشتر می شود و به یک چهارم (۱/۴) از دارایی های شوهرش می رسد. نکته مهم اینجاست که چه زن و چه شوهر، در تمام طبقات ارث حضور دارند؛ یعنی فرقی نمی کند وارثان دیگر چه کسانی باشند، زن و شوهر همیشه سهم خودشان را از ارث می برند.
۱.۳. تمایز اموال منقول و غیرمنقول: فرق پول و ملک
در بحث ارث، یک تقسیم بندی مهم وجود دارد که خیلی وقت ها محل اختلاف می شود: اموال منقول و اموال غیرمنقول. خیلی ساده اگر بخواهیم بگوییم:
- اموال منقول: این ها چیزهایی هستند که می توانیم جابجایشان کنیم، بدون اینکه به خودشان آسیبی برسد. مثل پول نقد، حساب بانکی، ماشین، طلا، لوازم خانه، سهام و از این قبیل.
- اموال غیرمنقول: این ها چیزهایی هستند که ثابت اند و نمی توانیم جابجایشان کنیم یا اگر هم جابجا شوند، به خودشان یا محلشان آسیب می رسد. مثل زمین، خانه، آپارتمان، مغازه، باغ و هر بنایی که روی زمین ساخته شده.
این تمایز دقیقاً همان نقطه ای است که بحث چرا زن از زمین ارث نمی برد از آنجا شروع می شود و تا سال های سال، چالش اصلی همین بوده است.
پیشینه تاریخی و دیدگاه های سنتی: ریشه های یک حکم قدیمی
اینکه زن از زمین ارث نمی برده، یک ماجرای یک شبه نیست و ریشه های طولانی در تاریخ و فقه ما دارد. بیایید کمی به عقب برگردیم و ببینیم این ایده از کجا آمده و چه دلایلی برای آن مطرح می شده است.
۲.۱. وضعیت ارث زن در ادیان و تمدن های پیش از اسلام: دنیایی بدون حق ارث!
اگر نگاهی به تمدن ها و ادیان قبل از اسلام بیندازیم، می بینیم که وضعیت ارث زن ها اصلا خوب نبوده. در خیلی از تمدن های باستان مثل روم، یونان، مصر یا حتی ایران باستان، زن یا اصلاً حق ارث نداشت یا اگر هم داشت، بسیار محدود و تبعیض آمیز بود. مثلاً در برخی از این تمدن ها، زن خودش جزئی از دارایی های مرد متوفی محسوب می شد که به ارث می رسید! یا در برخی قوانین، دخترها با ازدواج کردن، کلا از ارث پدری محروم می شدند، چون ترس این بود که ثروت خانواده به خانواده شوهر منتقل شود. یهودیت و زرتشت هم در مواردی محرومیت هایی برای زنان در بحث ارث داشتند. اما اسلام، با ظهور خودش، یک دگرگونی اساسی ایجاد کرد و برای اولین بار، حق ارث را برای زن به رسمیت شناخت و این را باید یک تحول بزرگ دانست. اما حتی با وجود این تحول، در جزئیات هنوز چالش هایی وجود داشت.
۲.۲. دیدگاه مشهور فقهای امامیه در گذشته: محرومیت از عین و قیمت
یکی از نقاط اصلی بحث، همین دیدگاه فقهای مشهور امامیه در گذشته بوده است. علمای بزرگی مثل شیخ طوسی، علامه حلی، شهید اول و ثانی، معتقد بودند که زن از عین اموال غیرمنقول (یعنی خودِ زمین و ساختمان) و حتی گاهی از قیمت آن هم ارث نمی برد. این یعنی زن در تقسیم ارث، از پول، طلا، ماشین و سایر اموال منقول سهم می برد، اما از خود زمین یا خانه چیزی به او نمی رسد و حتی معادل پولی آن را هم دریافت نمی کند.
۲.۲.۱. مبانی روایی: تکیه بر احادیث خاص
این دیدگاه مشهور، عمدتاً به روایاتی از ائمه (ع) مستند می شد که در برخی کتب فقهی و حدیثی (مثل باب ششم از ابواب میراث الازواج وسائل الشیعه) آمده بود. این روایات به صورت صریح بیان می کردند که زن از زمین و گاهی حتی از ساختمان و ابزارآلات روی زمین ارث نمی برد. اما خب، این روایات از همان قدیم هم بی نقد و ایراد نبودند. بسیاری از فقهای متأخر و معاصر، به این روایات ایراداتی وارد کرده اند؛ مثلاً از نظر سند، برخی از این روایات ضعیف بوده اند یا راویانی داشته اند که اعتبارشان زیر سؤال بوده است. از نظر دلالت (محتوا) هم، گاهی این روایات با آیات صریح قرآن کریم (که زن را از همه ماترک یعنی دارایی ها بهره مند می داند) و حتی با روایات دیگر تعارض داشتند. برخی هم معتقد بودند که این روایات ممکن است در شرایط خاصی (مثل تقیه) صادر شده باشند.
۲.۲.۲. علل و حکمت های مطرح شده برای این حکم: جلوگیری از ورود بیگانه
برای توجیه این حکم، دلایل و حکمت های مختلفی مطرح می شد که مهم ترین و پررنگ ترین آن ها، بحث «جلوگیری از ورود بیگانه» بود. فکر کنید زنی بیوه می شود و از شوهرش زمین یا خانه به او ارث می رسد. اگر این زن دوباره ازدواج کند، شوهر جدیدش (که یک «بیگانه» برای خانواده متوفی محسوب می شود) ممکن است به آن اموال غیرمنقول خانواده وارد شود و این از نظر برخی، باعث ایجاد مزاحمت، بی ثباتی و خدشه دار شدن کیان خانواده متوفی می شد. بنابراین، برای حفظ وحدت و مالکیت خانواده اصلی متوفی و جلوگیری از تزلزل آن، زن را از عین اموال غیرمنقول محروم می کردند.
مهم ترین دلیلی که برای محرومیت زن از عین زمین در گذشته مطرح می شد، جلوگیری از ورود شوهر بعدی زن (که به عنوان «بیگانه» شناخته می شد) به اموال غیرمنقول خانواده متوفی بود تا از تزلزل مالکیت و ایجاد مزاحمت جلوگیری شود.
البته دلایل دیگری هم مثل حفظ مالکیت مابقی ورثه و سهولت در اداره اموال مطرح می شد، اما هیچ کدام به اندازه «ورود بیگانه» وزن نداشتند. این دیدگاه برای سالیان طولانی بر فقه و به تبع آن بر قانون مدنی ما حاکم بود، اما زمانه تغییر کرد و نیاز به بازنگری احساس شد.
تحولات فقهی و قانونی در ایران: وضعیت امروز چگونه است؟
همانطور که گفتیم، دیدگاه های سنتی برای سال ها بر قانون مدنی ما حاکم بود. اما جامعه و زمانه تغییر می کند و فقه شیعه هم یک فقه پویاست که باید به نیازهای روز پاسخ دهد. همین پویایی باعث شد که نگاه ها به مسئله ارث زن از زمین تغییر کند و در نهایت، قانون مدنی ما هم اصلاح شود.
۳.۱. نظرات فقهی نوین و موافق با ارث بردن زن از زمین: صدای تغییر
در طول تاریخ فقه شیعه، همیشه فقهایی هم بوده اند که با دیدگاه مشهور مخالف بودند و معتقد بودند زن باید از همه دارایی های شوهرش ارث ببرد، از جمله اموال غیرمنقول. بزرگانی مثل ابن جنید، سید مرتضی و محقق اردبیلی از اولین ها بودند که این نظرات را مطرح کردند. آنها استدلال می کردند که اطلاق آیات قرآن (به خصوص آیه ۱۲ سوره نساء) که می گوید زن از «ماترک» یعنی همه دارایی های شوهر ارث می برد، هیچ استثنایی برای اموال غیرمنقول قائل نشده است. پس، محرومیت زن از این اموال، خلاف ظاهر قرآن است. با گذشت زمان و بیشتر شدن نیازهای جامعه، این نظرات قوت گرفت و فقهای معاصر بزرگی مثل آیت الله خامنه ای، آیت الله بروجردی و آیت الله فاضل لنکرانی هم به جمع طرفداران این دیدگاه پیوستند.
یکی از نکات مهم در این دیدگاه های نوین، تمایز بین «عین» و «قیمت» بود. حتی فقهایی که به کلی قائل به ارث بردن زن از عین زمین نبودند، معتقد بودند که زن باید از «قیمت» اموال غیرمنقول ارث ببرد؛ یعنی ارزش پولی زمین یا خانه به او پرداخت شود، نه خودِ ملک. این خودش یک گام بزرگ رو به جلو بود و زمینه را برای تحولات قانونی فراهم کرد.
۳.۲. تحولات قانون مدنی ایران: از ماده ۹۴۷ تا اصلاحیه ۱۳۸۷
قانون مدنی ایران، که در سال ۱۳۰۷ تصویب شده بود، تا سال های زیادی همین دیدگاه سنتی را منعکس می کرد. ماده ۹۴۷ سابق قانون مدنی صراحتاً می گفت که زن از عین و قیمت زمین ارث نمی برد و فقط از قیمت ابنیه و درختان (که روی زمین قرار دارند) سهم می برد. این یعنی اگر شوهر یک زمین خالی داشت، زن از آن هیچ ارثی نمی برد. اما این قانون، سرانجام در سال ۱۳۸۷ دستخوش تغییرات اساسی شد و یک تحول مهم را رقم زد.
اصلاحیه سال ۱۳۸۷:
در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۸۷، مجلس شورای اسلامی با تصویب اصلاحیه ای، مواد ۹۴۶ و ۹۴۸ قانون مدنی را تغییر داد و ماده ۹۴۷ که مبنای محرومیت زن از زمین بود، حذف شد. بیایید نگاهی دقیق تر به ماده ۹۴۶ جدید بیندازیم:
ماده ۹۴۶ جدید: «زوج از تمام اموال زوجه ارث می برد و زوجه در صورت فرزنددار بودن زوج یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان ارث می برد در صورتی که زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زوجه یک چهارم از کلیه اموال به ترتیب فوق می باشد.»
این ماده جدید، یک تغییر بزرگ بود. حالا زن هم از «قیمت اموال غیرمنقول» (یعنی هم از قیمت زمین یا «عرصه» و هم از قیمت ساختمان و بنا یا «اعیان») ارث می برد. این یعنی دیگر خبری از محرومیت کامل نیست. البته دقت کنید که اینجا صحبت از «قیمت» است، نه لزوماً «عین» (خودِ ملک). یعنی ورثه دیگر می توانند به جای دادن سهمی از خودِ زمین، ارزش پولی آن سهم را به زن بپردازند. در برخی تفاسیر و با توجه به فتوای برخی مراجع، اگر زن از شوهر متوفی فرزندی داشته باشد، امکان ارث بردن از عین نیز برای او مطرح شده است. این اصلاحیه، تا حد زیادی نتیجه فتوای مراجع بزرگی همچون آیت الله خامنه ای و نگاه نوگرایانه به فقه بود که راه را برای این تغییر مهم باز کرد.
۳.۳. بحث تبصره الحاقی به ماده ۹۴۶ (۱۳۸۹) و عطف به ماسبق شدن قوانین: یک پیچیدگی حقوقی
بعد از تصویب ماده ۹۴۶ جدید، یک سؤال مهم پیش آمد: این قانون برای چه کسانی اجرا می شود؟ آیا شامل متوفیانی که قبل از سال ۱۳۸۷ فوت کرده اند، اما هنوز اموالشان تقسیم نشده، می شود؟ برای پاسخ به این سؤال، یک تبصره به ماده ۹۴۶ اضافه شد که می گوید:
«مفاد این ماده در خصوص وراث متوفایی که قبل از تصویب آن فوت کرده ولی هنوز ترکه او تقسیم نشده است نیز لازم الاجرا است.»
این تبصره به این معناست که حتی اگر فردی قبل از سال ۱۳۸۷ فوت کرده باشد و اموالش هنوز تقسیم نشده باشد، زن می تواند بر اساس قانون جدید، سهم خود را از قیمت اموال غیرمنقول مطالبه کند. این موضوع از نظر حقوقی بحث برانگیز است، چون در حقوق اصل بر این است که قوانین «عطف به ماسبق» (یعنی به گذشته) نمی شوند، مگر اینکه قانونگذار صراحتاً بیان کند. انتقال مالکیت ارث هم در لحظه فوت اتفاق می افتد. پس اینکه بعداً با یک قانون جدید، سهم ورثه ای که قبلاً مالک شده اند تغییر کند، محل بحث بوده و چالش هایی را در عمل ایجاد کرده است؛ مثلاً شبیه به بحث مهریه که محاسبه آن بر اساس نرخ روز شده بود، با این تفاوت که اینجا پای مالکیت ثابت یک دارایی در میان است. با این حال، این تبصره در حال حاضر لازم الاجراست و برای متوفیانی که ترکه آنها تقسیم نشده، اعمال می شود.
فلسفه تفاوت ارث زن و مرد: نگاهی به عدالت اجتماعی و اقتصادی اسلام
یکی دیگر از سوالات رایج و مهمی که در بحث ارث مطرح می شود، این است که «چرا سهم ارث زن و مرد با هم فرق دارد؟» اگر اسلام دین عدالت است، پس چرا پسر دو برابر دختر ارث می برد؟ این سوال، ریشه در یک نگاه سطحی به عدالت دارد. اسلام، عدالت را نه فقط در برابری ظاهری سهم ها، بلکه در یک سیستم جامع اقتصادی و اجتماعی می بیند که هر کسی با توجه به نقش و مسئولیت هایش، سهمی عادلانه دارد.
۴.۱. مسئولیت های مالی مرد در اسلام: تعهدات سنگین تر
برای فهمیدن فلسفه تفاوت ارث، باید به مسئولیت های مالی مرد در اسلام نگاهی بیندازیم. وقتی یک مرد ازدواج می کند، تعهدات مالی سنگینی بر عهده اش می افتد که زن از آن ها معاف است:
- مهریه: مرد باید مهریه را به زن بپردازد، حتی اگر زندگی مشترکشان کوتاه باشد. این مهریه، تماماً حق زن است و مرد هیچ ادعایی بر آن ندارد.
- نفقه: تأمین هزینه زندگی زن و فرزندان (شامل خوراک، پوشاک، مسکن، درمان و…) بر عهده مرد است. زن هیچ وظیفه ای برای تأمین معاش خانواده ندارد و حتی اگر ثروتمند باشد، باز هم نفقه بر مرد واجب است.
- جهاد و دفاع: در گذشته، مسئولیت دفاع از خانواده و جامعه (جهاد) بیشتر بر دوش مردان بود که خود هزینه هایی در پی داشت.
- دیه عاقله: اگر مردی سهواً جرمی مرتکب شود که نیاز به پرداخت دیه داشته باشد، در برخی موارد، اقوام پدری او (عاقله) باید دیه را بپردازند که این هم از جمله مسئولیت های مالی مردان است.
با توجه به این تعهدات مالی، سهم بیشتر ارث برای مرد، نه یک تبعیض، بلکه جبرانی برای این مسئولیت های سنگین است. مرد سهم بیشتری از ارث می گیرد تا بتواند این بار سنگین مالی را به دوش بکشد، در حالی که زن با سهم کمتر، هیچ کدام از این مسئولیت ها را بر عهده ندارد و استقلال مالی کامل دارد. هر چه به دست می آورد، متعلق به خودش است و خرج کردنش برای خانواده، یک لطف است، نه یک وظیفه.
۴.۲. دیدگاه های مفسرین و فقها در تبیین عدالت: نگاه جامع نگر
مفسرین و فقهای بزرگ شیعه، مثل علامه طباطبایی، آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله جوادی آملی، همواره بر این نکته تاکید کرده اند که اسلام به عدالت نگاهی جامع دارد، نه فقط برابری ظاهری در یک جنبه. آنها توضیح می دهند که حکمت تفاوت ارث در موارد خاص، به موقعیت اجتماعی و خانوادگی، مسئولیت ها، و حتی جنبه های روانی و طبیعی زن و مرد برمی گردد. به عنوان مثال، زنان به دلیل وظیفه مادری و نقش حیاتی در پرورش نسل، از نظر جسمی و روانی ویژگی های خاصی دارند که اسلام با این احکام به آن توجه کرده است. علامه طباطبایی حتی به قوی تر بودن مرد در اداره امور مالی اشاره می کند.
آیت الله مکارم شیرازی هم توضیح می دهد که اگرچه سهم مرد به لحاظ مالکیت ظاهراً بیشتر است، اما چون مسئولیت تأمین هزینه های زندگی زن و فرزندان بر دوش اوست، عملاً بخش زیادی از این دارایی ها باید صرف معاش خانواده شود. در نتیجه، سهم زنان از لحاظ مصرف و بهره برداری (با توجه به مهریه و نفقه) اغلب دو برابر مردان است؛ یعنی زنان سهم خودشان را می گیرند و سهم مردان را هم به شکل نفقه و مهریه مصرف می کنند. پس، این تفاوت نه تنها ناعادلانه نیست، بلکه در یک سیستم جامع، منجر به عدالت و حفظ تعادل در خانواده و جامعه می شود.
نتیجه گیری
خب، بیایید یک جمع بندی بکنیم از همه چیزهایی که گفتیم تا پاسخ اصلی سوال «چرا زن از زمین ارث نمی برد؟» برایمان روشن تر شود. در گذشته، بر اساس دیدگاه مشهور فقهای امامیه و ماده ۹۴۷ قانون مدنی، زن از عین اموال غیرمنقول (مثل زمین و خانه) ارث نمی برد و در برخی دیدگاه ها حتی از قیمت آن هم محروم بود. دلیل اصلی هم جلوگیری از ورود «بیگانه» به اموال خانواده متوفی و حفظ کیان آن بود.
اما نظام حقوقی و فقهی ما پویاست و با نیازهای زمانه تغییر می کند. با تحولات فقهی و نظرات فقهای معاصر، سرانجام در سال ۱۳۸۷ قانون مدنی ایران اصلاح شد. ماده ۹۴۶ جدید قانون مدنی حالا به صراحت می گوید که زن از قیمت اموال غیرمنقول (هم عرصه و هم اعیان) ارث می برد. این یعنی زن دیگر به طور کامل از ارث زمین محروم نیست، بلکه می تواند ارزش پولی سهم خود را دریافت کند. حتی در برخی تفاسیر و برای زنانی که از شوهرشان فرزند دارند، امکان ارث بردن از عین (خودِ ملک) هم مطرح شده است. البته تبصره الحاقی سال ۱۳۸۹ به ماده ۹۴۶ هم این قانون را به متوفیانی که قبل از سال ۱۳۸۷ فوت کرده و هنوز ترکه آنها تقسیم نشده، تسری داده است، که خود بحث های حقوقی فراوانی به همراه دارد.
در مورد تفاوت سهم ارث زن و مرد، متوجه شدیم که اسلام با در نظر گرفتن مسئولیت های مالی سنگین مرد (مثل مهریه و نفقه)، سهم بیشتری از ارث را برای او قرار داده است تا بتواند این تعهدات را انجام دهد. بنابراین، این تفاوت، نه تبعیض، بلکه بخشی از یک نظام جامع عدالت محور است که نقش ها و مسئولیت های متفاوت زن و مرد در خانواده را لحاظ می کند. در نهایت، آنچه امروز اهمیت دارد، شفافیت و آگاهی از قوانین فعلی ارث زن از اموال غیرمنقول است که خوشبختانه با تحولات صورت گرفته، حق و حقوق زنان در این زمینه بیش از پیش تأمین شده است.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "چرا زن از زمین ارث نمی برد؟ (بررسی ابعاد شرعی و حقوقی)" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "چرا زن از زمین ارث نمی برد؟ (بررسی ابعاد شرعی و حقوقی)"، کلیک کنید.