معرفی فیلم لیسانسه ها

اگه شما هم دنبال «معرفی فیلم لیسانسه ها» هستین، باید بگم که دست روی یک گنج واقعی گذاشتین، البته گنجی از جنس «سریال»! بله، لیسانسه ها یک سریال تلویزیونی کمدی-اجتماعی معرکه از سروش صحت هست که سه رفیق صمیمی رو با همه چالش ها، خنده ها و گریه هاشون نشون میده. این سریال حسابی سر و صدا کرد و خیلی ها رو جذب خودش کرد، چون حرف دل جوونای لیسانسه و دغدغه های اون ها رو با زبانی طنز اما عمیق بیان می کرد. از بیکاری و مشکلات ازدواج بگیر تا مهاجرت و معضلات خانوادگی، همه رو با یه نگاه واقع بینانه اما شیرین میشه توش پیدا کرد.

لیسانسه ها با طنز خاص خودش، خیلی زود به یکی از محبوب ترین سریال های تلویزیون تبدیل شد. شخصیت های اصلیش یعنی حبیب، مازیار و مسعود، با تمام نقاط ضعف و قوتشون، اونقدر ملموس و واقعی بودن که حس می کردی یکی از دوستای خودتن. حالا تو این مقاله، قراره با هم بریم سراغ تمام جزئیات این شاهکار سروش صحت؛ از داستان هر سه فصلش گرفته تا بازیگرای درجه یکش و حتی حواشی پشت صحنه. آماده اید یه سفر خاطره انگیز به دنیای لیسانسه ها داشته باشیم؟

کلیات سریال لیسانسه ها: از تولد تا محبوبیت

سریال لیسانسه ها، به کارگردانی سروش صحت و نویسندگی خودش به همراه ایمان صفایی، یه کمدی اجتماعی حسابی بود که از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ در سه فصل از شبکه سه سیما پخش شد و دل خیلی ها رو برد. این سریال با رویکردی خاص و زبانی شیرین و تلخ، به سراغ دغدغه های جوونای تحصیلکرده رفت که بعد از گرفتن مدرک لیسانس، توی جامعه با کلی مشکل و چالش دست و پنجه نرم می کردند. این همون چیزی بود که باعث شد لیسانسه ها خیلی زود بین مردم جا باز کنه و کلی طرفدار پیدا کنه.

اولین فصل این سریال توی ۲۸ قسمت ۴۰ دقیقه ای پخش شد، بعدش هم فصل دوم با ۴۱ قسمت و در نهایت فصل سوم که با اسم فوق لیسانسه ها روی آنتن رفت و ۲۸ قسمت داشت. هر فصل از این سریال، زندگی سه رفیق شفیق رو توی مراحل مختلف تحصیل و زندگی دنبال می کرد و نشون می داد که چقدر سخته توی این جامعه، هم لیسانس داشته باشی و هم بتونی سر و سامون بگیری و به آرزوهات برسی. این سریال فقط یه کمدی ساده نبود، بلکه یه آینه از جامعه بود که مشکلات رو با خنده بهمون نشون می داد.

یک کمدی اجتماعی متفاوت

ژانر سریال لیسانسه ها، کمدی اجتماعیه، اما نه از اون کمدی های سطحی که فقط آدمو بخندونه. این سریال یه لایه عمیق تر داره که همزمان با خندوندن تماشاگر، اونو به فکر فرو می بره. سروش صحت همیشه به خاطر سبک خاصش توی ساخت کمدی های هوشمندانه شناخته میشه و لیسانسه ها هم از این قاعده مستثنی نیست. اون با همکاری ایمان صفایی، فیلمنامه ای رو نوشت که پر از موقعیت های طنز، دیالوگ های بامزه و در عین حال، پرداختن به معضلات واقعی جامعه بود.

از بیکاری جوون ها گرفته تا مشکل مسکن، مهاجرت، اعتیاد، ازدواج و حتی روابط پیچیده خانوادگی، همه و همه توی این سریال به تصویر کشیده شدن. این پرداختن عمیق به مسائل، اونم با چاشنی طنز، کاری بود که سروش صحت خوب از پسش بر اومد و باعث شد لیسانسه ها یه سر و گردن از بقیه سریال های کمدی تلویزیون بالاتر وایسته. مردم با شخصیت های سریال همذات پنداری می کردن چون مشکلاتشون آشنا بود و حرف دل خودشون رو می شنیدن.

سه رفیق و هزار دردسر: خلاصه داستان فصول اول و دوم

داستان سریال لیسانسه ها حول محور زندگی سه تا رفیق صمیمی می گرده که هر کدومشون با مدرک لیسانس توی دستشون، توی زندگی به بن بست های مختلفی خوردن. این سه نفر، حبیب، مازیار و مسعود هستن که هر کدومشون قصه ی پرفراز و نشیب خودشون رو دارن که با طنز و گاهی اوقات تلخی، نشون داده میشه.

اولین نفر، حبیب نقوی با بازی بی نظیر هوتن شکیباست. حبیب با اینکه وضع مالی توپ و پدر پولداری داره (صاحب کارخونه سنگ و پروژه ساختمانی)، ولی خب یه مشکل بزرگ داره: توی برقراری ارتباطات اجتماعی صفره! این بدبختی باعث شده که با وجود علاقه شدید به ازدواج، نتونه یه همسر مناسب برای خودش پیدا کنه و همیشه هم تنهاست. حبیب با اون شخصیت لوس، بچه صفت و البته دل رحمش، موقعیت های کمدی خیلی بامزه ای رو خلق می کنه که آدمو تا ته دل می خندونه.

دومین رفیق، مازیار رحمتی که امیر کاظمی نقشش رو بازی می کنه. مازیار توی یه خانواده از هم پاشیده زندگی می کنه؛ پدر و مادرش از هم جدا شدن و پدرش (کاظم سیاحی) هم متاسفانه درگیر اعتیاده. مازیار به شدت دنبال اینه که از این اوضاع فرار کنه و فکر مهاجرت به سرش زده. اون توی دانشگاه شاگرد اوله و کلی آرزو توی سرش داره، ولی بار سنگین مشکلات خانوادگی و مالی، همش روی دوششه و این حسرت و تلاش برای رفتن، یه تلخی خاص به شخصیتش میده.

و اما نفر سوم، مسعود شریفیان با بازی امیرحسین رستمی. مسعود یه جوون عاشق پیشه ست که توی آزمایشگاه کار می کنه و توی آستانه ازدواج با ترانه مهاجر (متین ستوده) قرار داره. ولی چه فایده که برای شروع زندگی مشترک، پول نداره! دغدغه تهیه مسکن و از اون طرف هم اختلافاتش با پدرزن آتیشیش (بیژن بنفشه خواه) حسابی کلافه اش کرده. مسعود بیشتر مواقع دنبال راهی برای پولدار شدن و راحت زندگی کردنه و همین شیطنت هاش، گاهی باعث دردسرای خنده دار میشه.

فصل های اول و دوم سریال، این سه رفیق رو نشون میده که چطور با هم توی یه خونه دانشجویی زندگی می کنن، با هم درگیر میشن، به هم کمک می کنن و کلا با هم بزرگ میشن. توی این دو فصل، ما شاهد گسترش روابط بین شخصیت ها هستیم، اتفاقات کلیدی که زندگی هر کدوم رو عوض می کنه و نقاط عطف داستانی که سریال رو جذاب تر می کنه. از مسائلی مثل بیکاری جوانان، مشکلات ازدواج و مخارج سرسام آورش، بحث مهاجرت که همیشه داغه، تا مشکلات خانوادگی و اعتیاد، همه و همه توی یه بستر طنز به بهترین شکل ممکن پرداخته میشه. هر قسمت یه داستان جدید داره که هم لبخند به لب آدم میاره و هم یه جورایی حس همدردی رو بیدار می کنه.

---

قهرمانان لیسانسه ها: نگاهی به بازیگران و شخصیت ها

یکی از دلایل اصلی موفقیت سریال لیسانسه ها، بدون شک بازی های درخشان و ترکیب فوق العاده بازیگراشه. سروش صحت همیشه نشون داده که توی انتخاب بازیگر، یه نبوغ خاصی داره و توی این سریال هم گل کاشت. هر کدوم از بازیگرا، جوری توی نقششون فرو رفته بودن که انگار اون شخصیت رو برای خودشون آفریده بودن. بیاین یه نگاهی بندازیم به ستون های اصلی این سریال و بازی های فراموش نشدنی شون.

حبیب (هوتن شکیبا): دلتنگی های یک پولدار تنها

شاید بشه گفت حبیب، نقطه ثقل کمدی لیسانسه ها بود. هوتن شکیبا با اون لهجه و حرکات خاص خودش، شخصیتی رو خلق کرد که تا سال ها توی ذهن مخاطبا موندگار شد. حبیب، پولدار بود اما تنها؛ با تمام وجود دنبال عشق و همسر می گشت اما به خاطر ضعف شدید توی مهارت های اجتماعیش، همش گند می زد! از تلاش های مضحکش برای مخ زدن بگیر تا علاقه اش به شعر خوندن و رفتارهای بچه گانه اش، همه باعث می شدن بیننده هم بخنده و هم دلش به حالش بسوزه.

سروش صحت درباره هوتن شکیبا گفته بود: همیشه دوست دارم در کارهایم از آدم های با استعداد استفاده کنم. هوتن از نظر من بی نظیر است. او در تئاتر می درخشد و می تواند در تلویزیون هم فوق العاده باشد. خوشحالم که در این سریال با توانایی های او بیشتر آشنا می شویم. این جمله، اوج همکاری و اعتماد بین کارگردان و بازیگر رو نشون میده.

مسیر داستانی حبیب از یه پسر لوس و تنها، به کسی که کم کم سعی می کنه روی پای خودش وایسه و با واقعیت های زندگی کنار بیاد، نشون دهنده یه آرک داستانی عالی برای این شخصیت بود. هرچند که حبیب تا لحظه آخر همون حبیب دوست داشتنی باقی موند.

مازیار (امیر کاظمی): از مهاجرت تا عشق و خانواده

مازیار یه شخصیت متفاوت توی جمع رفیقا بود؛ منطقی تر، درس خون تر و البته با دغدغه های عمیق تر. امیر کاظمی تونست این تضاد رو به خوبی نشون بده. مازیار، نماینده اون دسته از جوونایی بود که با وجود استعداد و هوش بالا، توی باتلاق مشکلات خانوادگی (مثل اعتیاد پدرش) گرفتار شده بودن و تنها راه نجات رو مهاجرت می دونستن. تلاشش برای ازدواج با شادی، حفظ پدرش از اعتیاد و پیشرفت تحصیلی، ابعاد مختلف این شخصیت رو به تصویر می کشید.

امیر کاظمی در مورد نقشش گفته بود: مازیار در خانواده پرتنشی زندگی می کند و سخت در فکر رفتن است. به اعتقاد من این سریال یکی از آثار پرمخاطب می شود چون ساخت اثر نمایشی درباره جوانان فرمولی است که همیشه به جواب رسیده. کاظمی سریال لیسانسه ها را یک کمدی تلخ توصیف می کند و می افزاید: پیام های این سریال در زیرمتن آن قرار دارد و من بازیگر ممکن است بارها و بارها بعد از بازی در یک سکانس بخندم اما دفعه چهارم یا پنجم تلخی پیام آن سکانس را درک می کنم.

بازی امیر کاظمی، عمق و جدیت رو به داستان اضافه می کرد و تعادل خوبی بین لحظات کمدی و دراماتیک سریال برقرار می کرد.

مسعود (امیرحسین رستمی): عاشقی با جیب خالی و چالش های زندگی مشترک

مسعود، نماد جوونای کله شقی بود که با هزار و یک مشکل مالی و خونوادگی، می خواستن عشق کنن و سر و سامون بگیرن. امیرحسین رستمی با بازی پرانرژی و گاهی اوقات زیرکانه اش، مسعود رو به شخصیتی تبدیل کرد که هم بامزه بود و هم گاهی اوقات حرص آدمو درمی آورد. مشکلاتش با پدرزن آینده اش (آقای مهاجر) برای تهیه مسکن و هزینه های ازدواج، محور اصلی داستان مسعود بود.

امیرحسین رستمی درباره ویژگی های اخلاقی مسعود گفته بود: هر چه قدر مازیار صداقت دارد، مسعود قالتاق و دو رو است. او به دلیل شرایط و مشکلاتش احساس می کند از همه طلبکار است و باید دیگران به او خدمت کنند؛ یکی باید پول بدهد، دیگری ماشین و خلاصه هر کسی باید کاری برایش بکند. طلبکار بودن، پر رو بودن و فرصت طلبی از ویژگی های این نقش است.

مسعود با همه قالتاق بازیاش، ذاتاً آدم بدی نبود و فقط تحت فشار زندگی، گاهی به راههای میان بر و اشتباه پناه می برد که همین هم کلی موقعیت کمدی ایجاد می کرد.

نقش های مکمل اما تأثیرگذار

علاوه بر این سه نفر، بازیگران دیگری هم بودن که هر کدومشون با نقش آفرینی عالیشون، به غنای سریال اضافه کردن:

• ترانه مهاجر (متین ستوده): نامزد و بعد همسر مسعود که خودش هم با پدرش درگیر بود.
• آقای مهاجر (بیژن بنفشه خواه): پدرزن پولدار و گاهی هم خسیس مسعود که با طنز خاص خودش، به یکی از شخصیت های محبوب تبدیل شد.
• رویا میرعلمی (خواهر آقای پلیس): در نقش همسایه و زنی که به حبیب علاقه مند شد.
• کاظم سیاحی (پدر مازیار): با نقش آفرینی درخشانش در نقش پدری معتاد که تلاش مازیار برای نجاتش، قلب بیننده رو به درد می آورد.
• عزت الله مهرآوران (پدر حبیب): با اون شخصیت آروم و دوست داشتنی اش که با تلاش های حبیب برای ازدواجش، هم دل می سوزوند و هم می خندید.
• بهنام تشکر (آقای پلیس): در نقش یک پلیس دلسوز و کمی هم دست و پا چلفتی که گه گاهی سروش هم توی نقشش پیدا بود.
• نیلوفر شهیدی، سیاوش چراغی پور، افشین سنگ چاپ، تبسم هاشمی، مریم سرمدی، پریسا مقتدی، فرخنده فرمانی زاده، عرفان برزین (بازیگر خردسال) و بقیه بازیگران که هر کدومشون به نحوی درخشان ظاهر شدن و ترکیب بی نظیری رو رقم زدن.

---

فوق لیسانسه ها: گامی به جلو یا چالش های جدید؟

بعد از موفقیت چشمگیر دو فصل اول لیسانسه ها، نوبت به فصل سوم رسید که با یه اسم جدید و دغدغه هایی تازه، روی آنتن رفت: فوق لیسانسه ها. این فصل که توی سال ۱۳۹۸ پخش شد، ۲۸ قسمت داشت و ادامه مسیر زندگی همون سه رفیق دوست داشتنی رو نشون می داد که حالا یه پله بالاتر رفته بودن و دانشجوهای مقطع فوق لیسانس شده بودن.

تغییر نام سریال به فوق لیسانسه ها یه پیام خاص داشت. قرار بود نشون بده که حتی با مدرک بالاتر و ورود به مرحله جدیدی از زندگی، چالش ها نه تنها تموم نمیشن، بلکه پیچیده تر و جدی تر هم میشن. این فصل یه جورایی بلوغ اجباری شخصیت ها رو به تصویر می کشید که باید با مشکلات بزرگ تری دست و پنجه نرم می کردن.

داستان فصل سوم: بلوغ یا سردرگمی بیشتر؟

فصل سوم، یعنی فوق لیسانسه ها، داستان سه شخصیت اصلی رو توی مرحله جدیدی از زندگیشون دنبال می کنه:

• حبیب: توی این فصل، حبیب با یه اتفاق تلخ روبرو میشه: فوت مادرش. این اتفاق، یه جورایی حبیب رو از اون دنیای لوس و بچه گانه اش بیرون می کشه و باعث میشه با واقعیت های تلخ زندگی روبرو بشه. البته اون همچنان به دنبال عشق و همسره، ولی تلاش هاش دیگه یه فرقایی کرده و بالغ تر شده. رابطه عجیب و غریب پدرش (عباس نقوی) با مامان خانم هم توی این فصل کلی ماجراهای بامزه و البته حساس رو ایجاد می کنه.
• مازیار: مازیار، که همیشه دنبال موفقیت بود، حالا شاگرد اول دانشگاه در رشته تاریخ شده و حسابی درگیر پایان نامه و طرح های درآمدزایی خودشه. اون همچنان در تلاش برای ازدواج با شادی و البته نجات پدرش از چنگ اعتیاده. تلاش های مازیار برای دور نگه داشتن پدرش از مواد مخدر، با فراز و نشیب های زیادی همراهه و نشون میده که اعتیاد چقدر می تونه یه خونواده رو درگیر کنه.
• مسعود: مسعود و ترانه، که توی پایان فصل قبلی ازدواج کرده بودن، حالا بچه دار شدن و مسعود باید با دغدغه های جدید پدر شدن و مسئولیت های زندگی مشترک روبرو بشه. اون هم مثل مازیار درگیر پایان نامه اش برای گرفتن مدرک فوق لیسانسه و نگران آینده بچه اش و ترانه است. چالش های مالی و فشار زندگی، همچنان سایه به سایه دنبال مسعوده و اون رو به هر دری می کوبه تا بتونه گلیم خودشو از آب بکشه بیرون.

فصل سوم، یه جورایی جدی تر و دراماتیک تر از دو فصل قبلی بود، ولی همچنان اون امضای طنز سروش صحت رو همراه خودش داشت. تحولات اساسی زندگی شخصیت ها، مثل فوت مادر حبیب یا مسئولیت های جدید مسعود، نشون داد که زندگی برای این سه رفیق، هر روز سخت تر و پیچیده تر میشه و اونا باید با چالش های بزرگ تری روبرو بشن.

---

پشت پرده لیسانسه ها: از کارگردانی تا تهیه کنندگی

موفقیت هر سریال خوب، فقط به داستان و بازیگراش نیست؛ یه تیم قوی پشت صحنه هم میخواد که بتونه اون ایده رو به بهترین شکل ممکن جلوی دوربین ببره. لیسانسه ها هم از این قاعده مستثنی نبود. سروش صحت و تیمش، با یه عالمه خلاقیت و زحمت، تونستن یه اثر ماندگار خلق کنن.

امضای سروش صحت: طنز هوشمندانه و دغدغه های اجتماعی

سروش صحت رو همه با سریال های کمدی خوبش می شناسیم. اون یه سبک خاص و منحصر به فرد توی کمدی داره که میشه بهش گفت طنز موقعیت هوشمندانه. طنز صحت، هیچ وقت مبتذل نیست و همیشه یه حرفی برای گفتن داره. توی لیسانسه ها هم این امضا کاملاً مشخص بود. اون به همراه ایمان صفایی، فیلمنامه ای رو نوشت که همزمان که آدمو می خندوند، به فکر هم فرو می برد.

صحت توی لیسانسه ها به سراغ کمدی سیاه هم رفت. یعنی موقعیت هایی رو خلق می کرد که در ظاهر خنده دار بودن، ولی یه واقعیت تلخ و دراماتیک پشتشون پنهان بود. مثلاً تلاش های حبیب برای ازدواج که همیشه به شکست ختم می شد، یا دغدغه های مازیار برای نجات پدرش. این توانایی در پرداختن به معضلات اجتماعی، بدون اینکه سریال شعاری بشه، از هوش و استعداد سروش صحت نشئت می گرفت. اون خوب می دونست چطور با زبانی ساده، اما عمیق، دل به دل مخاطب بذاره.

تیم قدرتمند تولید

پشت صحنه هر سریال خوب، یه ارکستر سمفونی از آدمای ماهره که هر کدوم ساز خودشونو به بهترین شکل ممکن می نوازن. لیسانسه ها هم یه تیم تولید قوی داشت که نقش مهمی توی موفقیتش ایفا کردن:

• تهیه کننده: رضا جودی (که قبلاً هم با سروش صحت توی کارهای دیگه همکاری کرده بود)
• مدیر تولید: وحید مرادی
• مدیر تصویربرداری: خسرو دادگر مرام
• مدیر صدابرداری: فرخ فدایی
• طراح صحنه و لباس: مهدی موسوی و شبنم اصغری
• طراح چهره پردازی: مهرداد میر کیانی
• تدوین: مهدی جودی و آریا اردستانی
• و کلی آدم دیگه مثل دستیاران کارگردان، برنامه ریزان، منشی صحنه، مدیر تدارکات و عکاس که هر کدومشون با جون و دل برای این پروژه زحمت کشیدن تا ما یه سریال باکیفیت ببینیم.

همکاری نزدیک بین این عوامل، باعث شد که لیسانسه ها از نظر فنی هم یه کار حرفه ای و درجه یک از آب دربیاد. از کیفیت تصویربرداری و صداگذاری گرفته تا طراحی صحنه و لباس که به خوبی فضاسازی می کرد، همه و همه نشون دهنده یه کار تیمی قوی و هماهنگ بود.

نکات خواندنی از پشت صحنه

حتماً برای شما هم جالبه که بدونید پشت صحنه ساخت لیسانسه ها چه خبر بوده. سروش صحت برای انتخاب بازیگرای اصلی، وسواس زیادی به خرج داد و نتیجه اش هم شد انتخاب سه بازیگر درجه یک یعنی هوتن شکیبا، امیر کاظمی و امیرحسین رستمی.

یکی از نکات جالب، این بود که تدوین سریال همزمان با فیلمبرداری انجام می شد. این یعنی مهدی جودی و آریا اردستانی، همزمان با اینکه عوامل سریال مشغول فیلمبرداری بودن، قسمت های ضبط شده رو تدوین می کردن. این کار سرعت تولید رو بالا می برد و کمک می کرد که سریال به موقع به پخش برسه.

لوکیشن های سریال هم از نقاط قوتش بود. مثلاً اون خونه دانشجویی که حبیب، مازیار و مسعود توش زندگی می کردن، حسابی واقعی و ملموس بود و باعث می شد بیننده باهاش ارتباط برقرار کنه. سروش صحت همیشه تلاش می کرد تا فضاسازی ها واقعی باشه و این موضوع توی لیسانسه ها هم به خوبی رعایت شد.

---

چرا لیسانسه ها به دل مردم نشست؟ نقد و بررسی

سریال لیسانسه ها فقط یه سریال کمدی معمولی نبود؛ یه پدیده اجتماعی بود که تونست قلب میلیون ها ایرانی رو به دست بیاره. حالا بیاید ببینیم چرا این سریال اینقدر محبوب شد و چه دلایلی پشت این همه استقبال وجود داشت.

رمز محبوبیت: همذات پنداری و طنز تلخ و شیرین

مهم ترین دلیلی که لیسانسه ها رو اینقدر پرطرفدار کرد، همذات پنداری عمیق مخاطبان با شخصیت ها و داستان هاش بود. خیلی از جوونای ایرانی، خودشون رو توی قامت حبیب، مازیار و مسعود می دیدن. کیه که مشکلات مالی برای ازدواج رو تجربه نکرده باشه؟ یا با بیکاری و پیدا نکردن شغل مناسب دست و پنجه نرم نکرده باشه؟ یا از تنهایی و عدم توانایی در برقراری ارتباط با جنس مخالف رنج نبرده باشه؟ لیسانسه ها دقیقا حرف دل همین آدما رو می زد و نشون می داد که اونا تنها نیستن.

طنز سریال هم یه طنز هوشمندانه و تلخ و شیرین بود. سروش صحت کاری کرد که ما به مشکلات خودمون بخندیم، اما نه یه خنده ی از سر بی خیالی، بلکه یه خنده ی از سر آگاهی و همدردی. این طنز، باعث می شد که پیام های عمیق سریال، راحت تر به دل مخاطب بشینه و فراموش نشه. ترکیب هوشمندانه کمدی و درام، یه شاهکار هنری رو خلق کرد که تا سال ها توی ذهن ها باقی می مونه.

نقاط قوت و ضعف از نگاه منتقدان (و مردم عادی)

لیسانسه ها از دید خیلی از منتقدان و مردم، پر از نقاط قوت بود:

• فیلمنامه قوی: داستان ها منسجم بودن، شخصیت ها پرداخت خوبی داشتن و دیالوگ ها هم بامزه و هم پرمغز بودن.
• بازی های درخشان: هر سه بازیگر اصلی، یعنی هوتن شکیبا، امیر کاظمی و امیرحسین رستمی، سنگ تمام گذاشتن. بازی های مکمل هم عالی بود و به عمق سریال اضافه می کرد.
• کارگردانی خلاقانه: سروش صحت با کارگردانی خاص خودش، تونست یه فضای متفاوت و دوست داشتنی برای سریال بسازه. ریتم سریال عالی بود و هیچ وقت خسته کننده نمی شد.
• پرداخت عمیق به مسائل جوانان: از بیکاری و مشکلات ازدواج بگیر تا مهاجرت و اعتیاد، همه و همه به بهترین شکل ممکن پرداخته شده بودن.

البته مثل هر کار هنری دیگه ای، لیسانسه ها هم خالی از نقد نبود. بعضی ها معتقد بودن که گاهی اوقات، ریتم داستان کمی کند میشه، یا بعضی از مشکلات به صورت سطحی حل میشن. اما این نقدها در مقابل حجم عظیمی از نکات مثبت سریال، خیلی کمرنگ بودن و نتونستن از ارزش کار کم کنن.

آینه تمام نمای جامعه

لیسانسه ها فراتر از یک سریال کمدی بود؛ یه آینه تمام نما از جامعه ایرانی، به خصوص برای نسل جوان. این سریال به موضوعات مختلفی پرداخت که هر کدومشون به نحوی با زندگی روزمره مردم گره خورده بودن:

• بیکاری و انتظارات اجتماعی: جوونای لیسانسه که مدرک توی دستشون بود، اما هیچ شغلی پیدا نمی کردن و انتظارات خانواده و جامعه هم ازشون بالا بود.
• مشکلات ازدواج و مسکن: دغدغه اصلی مسعود که نماد بخش بزرگی از جوونای در آستانه ازدواج بود که از پس مخارج سرسام آور برنمی اومدن.
• مهاجرت: آرزوی مازیار برای رفتن از ایران، نشون دهنده موج مهاجرت جوونای تحصیلکرده بود که از وضعیت ناراضی بودن.
• اعتیاد و روابط خانوادگی: داستان مازیار و پدرش، یه بخش جدی و دراماتیک سریال رو تشکیل می داد که به معضل اعتیاد و تاثیرش روی خانواده می پرداخت.
• روابط عاطفی و تنهایی: شخصیت حبیب، نماد اون دسته از آدما بود که با وجود داشتن همه چیز، توی روابط عاطفی تنها بودن و بلد نبودن چطور با کسی ارتباط برقرار کنن.

پرداختن به این موضوعات با زبانی طنز و در عین حال واقع بینانه، باعث شد لیسانسه ها نه تنها سرگرم کننده باشه، بلکه به یه محتوای فرهنگی و اجتماعی مهم تبدیل بشه که جای بحث و گفتگو زیادی رو بین مردم باز کرد.

---

افتخارات و جوایز سریال لیسانسه ها

موفقیت سریال لیسانسه ها فقط به محبوبیت بین مردم محدود نشد؛ این سریال از نظر منتقدان و داوران جشنواره ها هم مورد توجه قرار گرفت و کلی جوایز و افتخارات رو به دست آورد. این بخش، به خوبی نشون میده که لیسانسه ها چقدر کار باکیفیت و ارزشمندی بوده.

از جمله مهم ترین جوایز و نامزدی هایی که سریال لیسانسه ها، سروش صحت، بازیگران و عوامل دیگه دریافت کردن، میشه به موارد زیر اشاره کرد:

• جوایز حافظ:
  • نامزد جایزه بهترین کارگردانی کمدی برای سروش صحت.
  • نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی برای هوتن شکیبا (برای نقش حبیب).
  • نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی برای امیر کاظمی (برای نقش مازیار).
  • نامزد جایزه بهترین سریال تلویزیونی.
• جشنواره جام جم:
  • برنده جایزه بهترین فیلمنامه کمدی برای سروش صحت و ایمان صفایی.
  • نامزد جایزه بهترین کارگردانی کمدی.
  • نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی (برای بازیگران اصلی).
  • نامزد جایزه بهترین سریال تلویزیونی کمدی.
• مراسم اهدای جوایز دیگر:
  • کسب تقدیرنامه ها و لوح های افتخار از سوی سازمان صدا و سیما و انجمن منتقدان تلویزیون.
  • نامزد شدن در بخش های مختلف نظرسنجی های مردمی به عنوان محبوب ترین سریال و بازیگران.

این جوایز و افتخارات، مهر تاییدی بود بر کیفیت بالای این سریال و نشون داد که لیسانسه ها تونسته هم دل مردم رو به دست بیاره و هم نظر کارشناسان و منتقدان رو جلب کنه. این دستاوردها، جایگاه سریال لیسانسه ها رو در تاریخ تلویزیون ایران مستحکم تر می کنه و اون رو به عنوان یکی از کمدی های ماندگار در ژانر اجتماعی معرفی می کنه.

---

کجا لیسانسه ها را ببینیم؟ راهنمای تماشا

حالا که اینقدر از سریال لیسانسه ها تعریف کردیم، شاید شما هم هوس کردید که دوباره پاشین پای تلویزیون یا لپ تاپ و این سریال جذاب رو تماشا کنید، یا شاید اصلاً تا حالا ندیدین و دلتون میخواد شروع کنید. خوشبختانه، الان راه های مختلفی برای تماشای این سریال محبوب وجود داره.

اگه دنبال تماشای آنلاین هستین، پلتفرم های پخش آنلاین قانونی بهترین گزینه ان. سرویس هایی مثل فیلیمو و نماوا، هر سه فصل لیسانسه ها و فوق لیسانسه ها رو توی آرشیو خودشون دارن. کافیه یه اشتراک بخرید و با خیال راحت، تمام قسمت ها رو با کیفیت بالا تماشا کنید. اینجوری هم از تولیدکننده حمایت می کنید و هم از تماشای یه سریال عالی لذت می برید.

اگه هم اهل تلویزیون هستین، باید بگم که سریال لیسانسه ها به خاطر محبوبیتش، بارها و بارها از شبکه های مختلف سیما بازپخش شده و احتمالش زیاده که توی آینده هم دوباره روی آنتن بره. معمولاً شبکه های آی فیلم یا سه سیما، هر چند وقت یک بار این سریال رو بازپخش می کنن. پس می تونید چشم تون به جدول پخش شبکه ها باشه تا اگه شانس یارتون بود، دوباره از تلویزیون هم تماشاش کنید.

پس، دیگه بهانه ای نیست! هر جور که راحت ترید، می تونید برید سراغ تماشای سریال لیسانسه ها و از خنده ها و دغدغه های حبیب، مازیار و مسعود حسابی لذت ببرید و خاطره هاتون رو زنده کنید.

---

نتیجه گیری

همونطور که با هم دیدیم، سریال لیسانسه ها فراتر از یه کمدی ساده بود. این سریال یه بخش مهم از تاریخ تلویزیون ماست که تونست با زبانی شیرین و تلخ، آینه تمام نمای دغدغه های جوونای ایرانی باشه. سروش صحت و تیم درجه یکش، با خلق شخصیت های دوست داشتنی مثل حبیب، مازیار و مسعود، تونستن کاری کنن که هم بخندیم و هم به فکر فرو بریم.

لیسانسه ها نه تنها با بازی های قوی و فیلمنامه هوشمندانه خودش دل مردم رو برد، بلکه با پرداختن عمیق به مسائل اجتماعی مثل بیکاری، ازدواج، مهاجرت و اعتیاد، به یه اثر ماندگار تبدیل شد. اگه تا حالا این سریال رو ندیدین، پیشنهاد می کنم حتماً سراغش برید و خودتون رو غرق در دنیای پر از خنده و گاهی هم تلخی لیسانسه ها کنید. و اگه دیدین، چی بهتر از اینکه دوباره یه دور تماشاش کنید و خاطرات خوبتون رو زنده کنید!